شهید میر علی اصغر شعاع
شخصیتها و نمادها در سطح دینی، ملی و بین المللی مشعلهای فروزان انسانیتاند که متعلق به همه انسانها و در همه زمانها و مکانها هستند. بنابراین، ضرورت دارد که شخصیتها به دور از افراط و تفریط و شخصیتسازی کاذبانه، آن طوری که هستند به نسلهای امروز و فردای افغانستان و جهان بشریت معرفی شوند.
میر علی اصغر شعاع یکی از دانشمندان متدینِ روشنفکر از زمره ی نویسندگان توانمند و از سخنوران معروف دوران معاصر افغانستان است. در سال ۱۲۸۸ هـ . ش در یکی از خانوادههای علمی و مذهبی در محله چند اول کابل پا به عرصه وجود گذاشت. پدرش میر علی اکبر معروف به میر آقا از علمای معروف شیعه در آن زمان بود.
علوم متداول حوزوی صرف و نحو، منطق و بیان را از پدر بزرگوارش آموخت و به زبانهای، عربی، انگلیسی، پشتو به سطح عالی تسلط داشت. زبان عربی را از معلم مصری بنام(زیدان بدران) و زبان انگلیسی را از شخصی بنام (علی اختر هندی) آموخت.
آقای شعاع دارای هوش و فراست و ذکاوت سرشار بود. بعد از فراغت از دارالمعلمین کابل در مکاتب استقلال و غازی به حیث معلم ادبیات ایفای وظیفه مینمود. به موازات وظیفه معلمی به ترجمه مقالات علمی و اجتماعی از منابع عربی و انگلیسی میپرداخت و در روزنامههای(اصلاح و انیس) به نشر میسپرد. به مرور زمان نوشتهها و مقالاتش پای او را به مطبوعات کشور باز نمود. در ابتدا به حیث محرر در روزنامه اصلاح و بعد به حیث سردبیر و مدتی هم به حیث معاون اداره نشراتی اصلاح اجرای وظیفه نمود.
وسعت دانش و لیاقت علمی مرحوم شعاع در عصر خویش بینظیر بود. نخستین مقالهاش تحت عنوان «عقابها» در مجله آینه عرفان منتشر شد و از دیگر آثار او ترجمه یکی از کتابهای امام اعظم و ترجمه «الخراج» از امام ابو یوسف از عربی به فارسی و رسالهای تحت عنوان «تاثیر عدالت در استفاده از منابع مالی و اقتصادی» و تالیف کتاب «طیب هر خانه» که علامه سلجوقی در محفل توزیع جوایز مطبوعاتی آنرا عالمانه توصیف نموده است به شمار می روند. آثار مذکور و دیگر مقالات شعاع در روزنامههای اصلاح و انیس نشانگر مقام علمی وی بود.
شعاع در سال ۱۳۲۷ در حلقه دانشمندان و نویسندگان دایرة المعارف آریانا برگزیده شد. در تدوین و انتشار این نشریه ارزشمند مصدر خدمات گرانبها به همکاری دانشمندان همکارش گردید. اولین جلد دایرة المعارف آریانا ( از آ – تا ابوالطیب) با مسئولیت اولین مدیریت عمومی دایرة المعارف آریانا شهید شعاع به شایستگی در سالهای ۱۳۲۹-۱۳۲۸ ش چاپ شد و ایشان اولین کسی بود که نشان (مدال) مطبوعات افغانستان را برای مردم به ارمغان آورد. وی افتخار معاونت روزنامه اصلاح و مدیریت عمومی دایرة المعارف آریانا و بدست آوردن مدال اول مطبوعات را در یکی از منبرهایش از توجهات امام زمان(عج) اعلام نمود و خود را فرزند و پرورش یافته محیط با فضیلت شیعه میدانست. اوج سخنوری و راهنمایی اقشار مردم توسط شعاع همزمان با ورود سید اسماعیل بلخی از سال ۱۳۲۲ ش در کابل بود. فضای به ظاهر باز و موقت سیاسی آن زمان با روی کار آمدن شاه محمود خان بوجود آمده بود؛ سخنرانیهایی که با در آمیختن مسایل علمی روز، طرح ایدئولوژی شرق و غرب ورد آنها ها توأم با استدلالهای منطقی و مذهبی ارائه میشد. او منبرهای خود را هر هفته در تکیهخانههای مرحوم میرزا فقیر حسین شیون و مرحوم میراکبر ایراد میکرد. جوانان زیادی چه شیعه و چه سنی از برکت سخنرانیهای علمی مذهبی و سیاسی شهیدان سید اسماعیل بلخی، میر علی اصغر شعاع، محمد حسین نهضت و محمد یوسف بینش در تکیه خانههایی که شهیدان مذکور سخنرانی داشتند گرد میآمدند. اما حکومت استبدادی وقت تحمل فعالیتهای دینی و مذهبی چنین شخصیتهای را نداشت. لذا از روند پیشرفت شعاع در ساحه علم و فرهنگ جلوگیری کرده و مدیریت عمومی دایرهالمعارف آریانا را از او گرفتند. اما شعاع مصممتر از قبل عملأ وارد مسایل سیاسی شده و خود را به نمایندگی مجلس هشتم شورای ملی کاندیدا نمود و در انتخابات دوره هشتم شورای ملی افغانستان به حیث نماینده اهالی شهر کابل انتخاب گردید. البته خدماتش در آن مجلس باعث رشد ضدیت علیه ظلم و استبداد طبقه حاکم و دفاع از حقوق مستضعفین شد. حکمرانان ظالم کینه او را در دل پروارانده و در نوبت بعد مانع ورود وی در مجلس نهم شورای ملی شدند.
شعاع بعد از زندانی شدن سید اسماعیل بلخی، سخنرانی و دفاع از اسلام و مذهب را جدیتر دنبال کرد. در سال ۱۳۲۷ در حلقه دانشمندان شعاع اولین هسته کار گروهی و سازمانی را با تأسیس مرکز فرهنگی آموزشی میوند با کمک شهید محمد حسین نهضت و دیگر دوستانش برای آموزش علوم طبیعی و اسلامی برای نوجوانان، جوانان و بزرگسالان به ارمغان آورد که بعد ها به اسم کلپ شعاع میوند تغییر نام داد. ابوی نگارنده کاظم علی شیونی در درس ادبیات عرب آقای شعاع شرکت میکردند. شعاع با جوانانی که در شبهای جمعه برای قرائت دعای کمیل و هر چند گاهی جهت نقد مسایل اجتماعی و سیاسی و قرائت مقالاتی از افراد عضو در تکیه میر اکبر آقا گرد هم جمع میشدند، ارتباط داشته و آن جوانان از سخنان گهر بار شعاع بهرهمند میشدند.
عمال حکومت استبدادی برای اینکه شعاع را از مردم جدا و از نزدیک کنترل کنند او را به عنوان معاون وزیر دارایی منصوب کردند. احتمالأ در اثر توجیه آقای شعاع بود که وزیر عبدالرحیم زی به مجلس پیشنهاد رسیدگی به دارایی هاشم خان مستبد را داد. وارثین او پسران برادرش محمد داوود و محمد نعیم بودند. داوود صدراعظم متعصب، و مخالف نیروهای مسلمان و به خصوص شیعیان در آن وقت بود .
حاکمان ملحد که دین و دیانت را اصلأ قبول نداشتند شعاع و امثال شعاع را از جمله موانع بر سر راه طرحهای اشغال افغانستاندانستند. طبق دسیسهای که شورویان طرح آن را چیده بودند و آن طرح توسط شاه عالمی سفیر افغانستان در مسکو به عمال حکومتی کابل ابلاغ شده بود، از جانب حکومت افغانستان وزیر عبدالملک عبدالرحیم زی همراه معاونش آقای شعاع به آمریکا جهت استقراض رفتند و در موقع برگشت وزیر و معاونش به اتهام کودتا بازداشت و راهی زندان شدند.
مرحوم سید اسماعیل بلخی که خود مدت ۱۴ سال بیگناه در زندان به سر برده بود در قصیده بلند و پر محتوایی به نام شب دیجور که شامل ۲۷۰ بیت می شود و در تاریخ دهم حمل ۱۳۳۶ هـ .ش در زندان مخصوص جنب ولایت کابل سروده شده است چند بیت آن را اختصاص به بیان رنج و مظلومیت شعاع داده و چنین سرودهاند:
دوحـه ی علـم و ادب، حـامی فرهنگ شعاع
زتب افتاده، به یک حالت سکران امشب
آنکه از دانش وی بهـره گـرفته است نیـاز
لیک او راسـت، نیـازی به طبیبان امشب
حجرهاش قفل و دوایش تب و جایش محنت
نه پرستـار و نـه دار و نـه درمـان امشب
مسکـن علـم وادب خـاک ونم زنـدان است
جهـل را جـای بـود مسنـد خاقان امشب
شعاع مصاب به مرض شکر بود.شکنجههای وحشت بار و محرومیت از درمان، توانایی جسمی و روحی او را روز به روز تحلیل میبرد. شعاع در تاریخ ۲۳ عقرب (=آبان) ۱۳۳۶ در زندان جام شهادت را نوشید.
کی مرده شعاع هرگز؛ او زنده جاوید است
زیـرا به دل مـردم تـا حشـر مکیـن باشد
در راه حقیقـت گـر، خـون تـو فـرو ریزد
هر قطره آن بیشک چون دُر ثمین باشد
مأمورین دولت هنگام عصر جنازه شعاع را به خانه پدرش در چند اول کابل تحویل دادند و اکیدأ سفارش کردند که جنازه او در همان شب باید به خاک سپرده شود. چون عمال حکومتی ترس از تشیع جنازه شعاع داشتند که مبادا باعث قیام مردم گردد. با این حال تمام مردم چند اول کابل در تشیع جنازه او شرکت کردند. و در همان شب آقای میر ابراهیم مقدس ابوی آیت الله ساجدی نقاب از چهره قاتلان شعاع برداشت و در سخنرانیاش از شهادت امام موسی در زندان بغداد و از شعاع در زندان داوود یادآوری نمود. پیکر مرحوم شهید شعاع در مقبره سید مرد علیهالرحمه واقع در بالا کوه چند اوال مدفون گردید.
نگارنده از فرزندان آن فرزانه فقید محترم سید هاشم شعاع مقیم آمریکا و سیده پروین شعاع مقیم آلمان جهت ارسال تصویر اسناد و مدارک جدید در مورد زندگینامه شهید شعاع صمیمانه متشکر است. نوشتار را با چند بیت شعر از سیده پروین که در رثا پدر خویش در چهل دومین سالگرد وفاتش در سال ۱۹۹۶ م در هامبورگ آلمان سرودهاند خاتمه میدهیم.
فلک در کودکی از من ربود آن مهر تابانم
پدر آنکـو به دانش بود همچـون گوهر والا
روانـت شـاد باد ای پدر یـادت گـرامی باد
شهید راهحق گشتی بسان جد خود موسی(ع)
چو جدت موسی جعفر ز زندان جفـا کردی
شقاوت پیشگان را در همه تاریخها رسوا
زشب تا صبح گه پروین برای تو دعا گوید
خدایت در بهشت عدن سازد مامن مأوا
شعاع علم میتابید دایم از جبین او
خدایا شادگردان روح او درعالم بالا
یاد شهید میر علی اصغر شعاع گرامی و راهش پر راهرو باد.
محمد وحید شیونی – ۲۰/۱/۸۷ ( ۲۰۰۸/April/۸ )
0 Comments